**(دوست من سلام)** آخرین مطالب
نويسندگان دوست من سلام.... امروز هم یه داستان دیگه برات نوشتم که بخونی و نظرتو بهم بگی. امیدوارم بپسندی...... مرد کور
دوست من سلام ... بازم فرصت كردم برات يه مطلب جديد بنويسم. اميدوارم خوشت بياد و به انچه درخاطر من است سوگند همان هزينه ها در آن سوي آبها كه كارخانه هاي مرغوب ساز كالا ميپردازند مر ترويج كارخانه رقيب خود، كه نمي سازد مرغوبها را تا همه آن سوي شوند و مي شوند و بيابند كه تحفه اي نيست و مي يابند وباز گردند، به همان جايي كه صبح نخست بودند و مي گردند آن هم براي هميشه بسان موجها كه فوج فوج به ساحل مي آيند و مي يابند كه ساحل نه آن است كه باد مي گفت و زودا كه باز گردند آنجاي كه بودند هر چند كه باز نمي گردند آب هايي هم زيرا كه صيد ميشوند ساحل را و هميشه محروم از دريا و همين بياموخت مرا كار كاردان هستي را كه چه گزاف مي پردازد هزينه هاي آراستن دنيا را، ودنيا داران را تا آنجا كه: روز به روز شوكتشان افزايد دولتشان آرايد تا روند به سويشان آنان كه هوسي در سرباشد و ببينند كه آنان نيستند آن سان كه مي نمايند و آنگاه باز گردند بازگشتي كه در آن بازگشتي نباشد اما فسوسا و صد دريغ كه پاره اي باز نيايند
كه از چند و چون اين جماعت خود باخبري بي خبراني چند كه پاي عدد هم به گردشان نرسد. (دام بي دوام)
دوست من سلام ... امروز یه داستان کوتاه و آموزنده برات نوشتم .امیدوارم که بخونی و اگه نظری داشتی برام بنویسی. هرچند که به نظر ندادنات عادت کردم. اشتباه فرشتگان . درويشي به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود . دوست من سلام برای الان یه چیز متفاوت برات دارم لطفا بخونش... به ترس سوگند آن زمان كه از خدا باشد كه آوازه ات مي بخشد نه از غیر خدا كه به آوازت ميدارد يادت نيست در كوچه پس كوچه هاي باغها تنها كه بودي مي ترسيدي و همانجا به آواز ميزدي آري ، و باري ، و بلي ، مشتها هميشه نمونه خروارند و ليک خروارها هميشه گندم نباشند از آواز تا آوازه بسي راه است كاندرين راه بسي خون جگر بايد خورد (دام بی دوام)
دوست من سلام: حرف امروزم برای تو اینه... به دنبال شادیها باش چون غمها خودشان تو را پیدا میکنند پيوندها
|
|||
![]() |